ما امروزه بدون ملاحظه ایّام را می‌گذرانیم،
خیلی کم می‌خندیم ،
خیلی زود عصبانی می‌شویم ،
خیلی تند رانندگی می‌کنیم ،
تا دیر وقت بیدار می‌مانیم ،
خیلی خسته از خواب بر می‌خیزیم ،
خیلی کم مطالعه می‌کنیم،
اغلب اوقات تلویزیون نگاه می‌کنیم،
و خیلی بندرت دعا می‌کنیم ،
خیلی زیاد صحبت می‌کنیم ،
به اندازه کافی دوست نمیداریم،
و خیلی زیاد دروغ می‌گوییم.
زندگی ساختن را یادگرفته‌ایم نه زندگی کردن را،
تنها به زندگی سال‌های عمر را افزوده‌ایم و نه زندگی را به سال‌های عمرمان.
ما ساختمان‌های بلندتر داریم امّا طبع کوتاه‌تر، بزرگراه‌های پهن‌تر امّا دیدگاه‌های باریک تر.
بیشتر خرج می‌کنیم امّا کمتر داریم، بیشتر می‌خریم امّا کمتر لذّت می‌بریم.
ما تا کره‌ی ماه رفته و برگشته‌ایم امّا قادر نیستیم برای ملاقات همسایه جدیدمان از یک سوی خیابان به آن سو برویم.
فضای بیرون را فتح کرده‌ایم امّا نه فضای درون را، ما اتم را شکافته‌ایم اما نه تعصب خود را،
بیشتر می‌نویسیم امّا کمتر یاد می‌گیریم، بیشتر برنامه می‌ریزیم امّا کمتر به انجام می رسانیم،
عجله کردن را آموخته‌ایم و نه صبر کردن را،
درآمدهای بالاتری داریم امّا اصول اخلاقی پایین‌تر،
و و و ...
مصطفی پور محمّدی